مهمان قسمت هشتم پادکست باهوش: دکتر صفا شریف عسکری
با هوش برنامه ای با موضوع کاربرد هوش مصنوعی در کسب و کارها است که به کمک شرکت عامر اندیش و با اجرای رسول محمدی تولید شده است. هدف این برنامه افزایش آگاهی در زمینه کاربردهای هوش مصنوعی در کسب و کارها و راه حل های موجود در این حوزه است. در طی قسمت های مختلف مصاحبه هایی با متخصصین و مدیران محصولات مبتنی بر هوش مصنوعی صورت گرفته تا به شکلی کاربردی به چالش ها و راهکارهای موجود در این حوزه پرداخته شود.
از آنجایی که قصد ما در این برنامه افزایش آگاهی در زمینه کاربردهای هوش مصنوعی در کسب و کارها و راه حلهای موجود در این حوزه بوده، تلاش کردیم تا در قسمت های پیشین سرویسهای مختلفی از هوش مصنوعی را توسط متخصصین این حوزه به شما معرفی کنیم. اما این بار از نگاه طرف دوم بازار، یعنی صاحبان کسب و کار به این موضوع خواهیم پرداخت و به همین منظور از دکتر صفا شریف عسکری، رئیس کمیسیون آموزش سازمان ملی کارآفرینی ایران دعوت کردیم تا نظر کارآفرینان و صاحبان کسب و کار را درباره استفاده از هوش مصنوعی جویا شویم. با ما همراه باشید.
- درود بر شنوندگان با هوش، من رسول محمدی، این بار با قسمتی متفاوت از این پادکست در خدمت شما عزیزان هستم. مهمان این قسمت ما دکتر صفا شریف عسکری، رئیس کمیسیون آموزش سازمان ملی کارآفرینی ایران میباشد. سلام آقای شریف عسکری، خیلی خیلی خوش آمدید
- سلام عرض میکنم رسول جان. خیلی خوشحالم از اینکه در این پادکست شرکت کردم. در خدمت شما هستم.
- درود بر شما. آقای دکتر میدانم که شما با توجه به تحصیلاتتان در حوزه کارآفرینی و سوابق طولانی در زمینه مربیگری کسبوکارهای دانش بنیان و استارتآپی، با کارآفرینان زیادی برخورد داشتید و از روحیات بسیاری از آن ها خبر دارید. به نظر شما مهم ترین دلیلی که بسیاری از شرکت های داخلی هنوز برای استفاده از هوش مصنوعی در کسب و کار خودشون تردید دارند چیست؟
- رسول جان در تجربیاتی که در تعامل با کارآفرینان یا صاحبان کسبوکاری که مد نظر آنها توسعه کسبوکارشان است دارم، بحث تکنولوژیهای جدید به دلیل کمبود آگاهی نسبت به آنها یا حرف و حدیثهای پیرامون آن، برای خیلیها غریب است و چالش اصلی عدم آگاهی میباشد. بحث هوش مصنوعی نیز یکی از تکنولوژیها و ترندهای تازه در دنیاست. هرجا که میزان آگاهی از یک تکنولوژی و به عنوان مثال هوش مصنوعی یا یادگیری ماشین بیشتر باشد، رغبت و استقبال نیز بیشتر میشود. لذا به نظر من برای شما دوستانی که در این مسیر در حال حرکت هستید در وهله اول فرهنگسازی و آگاهی رسانی نسبت به این تکنولوژی و کاربردهای آن در اولویت و ضرورت قرار دارد.
- جناب دکتر این تنها از جانب ماست یا اینکه کسبوکارها هم باید بروند به این سمت که خودشان را راجع به ترندهای جدید دنیا بهروز کنند؟
- حرفت درست است رسول جان. قاعدتا هر کس که به دنبال پیشرفت است بایستی نگاهی به نوآوری داشته باشد. یکی از بعدهای نوآوری نیز تکنولوژیهای جدید است. این فرآیند یکطرفه نیست و اشتیاق باید دو طرفه باشد. صاحبان کسبوکار و کارآفرینانی که میخواهند حرف جدیدی داشته باشند و نوآوری کنند، خودشان نیز باید مشتاق یادگیری و پیادهسازی تکنولوژیهای جدید از جمله این تکنولوژی بسیار مهم و تاثیر گذار که ما اسم آن را یادگیری ماشین و هوش مصنوعی میگذاریم باشند.
- خیلی ممنون. همان طور که میدانید در فضای امروز استارت آپی ایران، بسیاری از ایده ها حول محور ارائه خدمات است و کارآفرینان به طور جدی دنبال کسب سهم بیشتر در بازار هستند. از طرفی نوع خدماتی که ارائه میشود تفاوتی چندانی با هم ندارد و رقبای مختلف در حال ارائه خدمات مشابه به کاربران هستند. فکر میکنید زمان این نرسیده که کمی برویم به سمت ارائه خدمات شخصی سازی شده؟ مثلاً کاری که نتفلیکس انجام داد. میدانید که شما وقتی وارد سایت نتفیلیکس میشوید، لندینگ پیجش بر مبنای علایق و ترجیحات شخصی شما تغییر پیدا میکند و این کاملا هوش مصنوعی است. یعنی بتوانم خدمات شخصیسازی شده به کاربر ارائه دهم و این بدان معنی است که کاربر برای من ارزش زیادی دارد. اصلا ما همچین نمونههایی در ایران داریم؟
- استفاده از نوآوریهای جدید با اهداف متفاوتی انجام میشود. برای مثال افزایش سهولت، سرعت، دقت، شخصی سازی کردن ارائه خدمات و یا سفارشی سازی کردن آنها نسبت به پرسوناهای خاص و… از محورهای اساسی نوآوری است. در ایران متاسفانه استارتآپها از یک مرحلهای به بعد به جای اینکه فعالیتهای نوآورانه اولیهای که با آنها شروع به کار کردند را در عمق بیشتر ادامه دهند، مشاهده میشود که با جذب سرمایه بیشتر و یا در مواجهه با خلاء بازار، بر روی تبلیغات تهاجمی و کششی سنتی تمرکز میکنند به جای آن که تلاش کنند تا با نوآوریهای نوین و ایجاد ارزشهای جدید به کمک آنها این کار را انجام دهند. قاعدتا در بحث سفارشی سازی کردن نیز همین چالش را داریم و کمتر میبینیم که پلتفرمهای اینترنتی و یا کسبوکارهای پلتفرمی در خصوص سفارشی سازی و یا شخصی سازی خدماتشان برای پرسوناهای خاص فعالیت کنند. ولی نمونههایی هم وجود دارند که در خلال گفتوگو خدمتتان عرض خواهم کرد.
- متاسفانه الان در خیلی از حوزه ها وارد جنگ قیمتی شدهایم. هر روز برای همه ما کلی کد تخفیف اسنپ و تپسی میاید. این مسئله تا یک جایی برای من به عنوان یک کاربر میتواند جذاب باشه. ولی به نظر شما واقعاً دلیل انتخاب من باید فقط 1.000 تومان قیمت سفر پایینتر باشد؟
- قاعدتا نبایستی اینگونه شود. همانطور که در جمله قبل نیز عرض کردم استارتآپهای ایرانی غالبا استارتآپهای تقلیدی هستند و این به معنی ایراد دار بودن نیست. بهرحال ما درون یک مرز جغرافیایی اگر یک تکنولوژی جدید را عرضه کنیم نوآوری محسوب میشود اما خوب این نو آوری بنیادین نیست. بهرحال اینها چون ریشه در R&D (تحقیقات و توسعه) ندارند، تمرکزشان بر روی تبلیغات تهاجمی است. در حالی که میتوانند با استفاده از تکنولوژیهای جدید مثل هوش مصنوعی نسبت به افزایش دقت و خدمات تخصصی اقدام کنند ولی خوب در عمل کمتر میبینیم و همانطور که گفتم سعی میکنند با تبلیغات تهاجمی و شیوههای سنتی Up Selling ها (پیش فروشی) یا Cross Selling های (فروش جانبی) خودشان را افزایش بدهد که از یک جایی به بعد برای مشتری جذابیت ندارد از آن بدتر در بعضی جاها مشتری به غلط عادت میکند و تبدیل به یک طلب میشود و برای من که همیشه عادت کردهام تخفیف بیاید بدون اینکه مزیت جدیدی در سهولت و سرعت و شخصی سازی ایجاد شود، این تبدیل به وظیفهی آن کسبوکار پلتفرمی یا کارآفرینانه میشود و خوب این مسیر اصلا مسیر درستی نیست. لذا همانطور که شما گفتید این جزء چالشهایی است که ما میتوانیم با پیدا کردن تکنولوژیهای جدید و به کارگیری درست آنها خدمات جدید و ارزش جدیدی را بالاتر از رفتارهای سنتی بازاریابی و فروش و تبلیغات و برندینگ انجام بدهیم.
- مرسی. یک موضوع دیگری که فکر کنم برای خیلی از صاحبان کسب و کار دغدغه باشد، هزینه های پشتیبانی مشتریان است. فرض کنید که استارت آپ شما با اقبال بازار روبرو شده و وارد مرحله مقیاس پذیری شده است. چگونه میشود بدون استفاده از هوش مصنوعی و فناوری های نوین حجم تماس جدید رو مدیریت کرد و باعث نارضایتی مشتری نشد؟ شاید یکی از ترسهای خیلی از کسبوکارهای ما برای نرفتن به سوی هوش مصنوعی آن است که نارضایتی ایجاد کند و آن ربات یا موتور هوش مصنوعی نتواند جوری که یک انسان پشتیبانی میدهد آن را هدایت کند.
- رسول جان به نکته خیلی مهمی اشاره کردی. بر اساس تعریف متعارف یک استارتآپ ناب که میخواهد یک نوآوری متفاوتی را در جامعه هدف خود ارائه دهد، ما این تعریف را داریم که یک استارتآپ مجموعهای از افرادی است که ایده خلاقانهای دارند و باید به بیزینس مدل یا مدل کسبوکاری برسند که هم تکرار پذیر باشد و هم مقیاس پذیر. ما نمیتوانیم به مقیاس پذیری برسیم بدون اینکه از تکنیکهای هک رشد استفاده کنیم و من ندیدم که کسانی بتوانند به هک رشد برسند و آن را به درستی اعمال کنند مگر اینکه از تکنولوژیهای نوینی مانند هوش مصنوعی یا یادگیری ماشین استفاده بکنند.
- آقای دکتر میتوانید مثال بزنید؟
- مثلا مراکز تماس را در نظر بگیریم، مراکز تماس به هر حال در مراحل کاری خود دچار اوجهایی میشوند مثلا کمپینهایی برای فروش ارائه بدهند یا به high seasonهای فصلی برخورد بکنند. قاعدتا اگر تمرکز مراکز تماس صرفا بر نرمافزارهای ساده و اپراتور انسانی باشد از یک جا به بعد دیگر وب سرویسها کشش ندارند و down میشوند و یا آدمها خسته میشوند. به خصوص اگر جاهایی که نیاز به دقت زیادی وجود نداشته باشد و رفتارها و سوالها تکراری باشد، انسانها خسته میشوند و در اوجهای کاری اگر آدمها و مشتریان پشت خط باشند با عصبانیت مواجه میشوند. شاید برای شما هم پیش آمده که پشت خط هستید و مثلا نفر 57 ام هستید و مجبورید انتظار بکشید و به محض آنکه وصل میشوید اول عصبانیت خود را تخلیه میکنید. این اپراتور هم به هرحال یک روز، دو روز و… آن را تحمل میکند اما بعد از آن خودش نیز به لحاظ روحی و عصبی درگیر میشود. این چالشها وجود دارند. در حالی که اگر ما بتوانیم با استفاده از یادگیری ماشین و هوش مصنوعی و مثلا محصولاتی مانند چتباتها یا دستیارهای هوشمند پاسخگو بسیاری از سوالات پر تکرار را به ماشین ارائه کنیم و موارد خاص را در جایی که ماشین نمیتواند پاسخگویی داشته باشد، آن را به اپراتورهای انسانی ارائه بدهیم. از این طریق هم میتوانیم با سرعت بیشتری در زمانهای اوج کاری و کمپینها و یا در شرایط خاص پیش آمده پاسخگوی مشتریانمان باشیم. ضمن اینکه سرمایه انسانی خود را نیز به لحاظ روحی و روانی ایمن و مصون کردهایم از عصبانیت و ناراحتی مشتری. جمله خیلی معروفی است که میگوید اگر میخواهید مشتریان راضی داشته باشید میبایستی کارکنان راضی داشته باشید و با استفاده از تکنولوژی این امر به راحتی پوشش داده میشود. هم با وعدههایی از جنس کمپینها و زمانهای اوج کاری و رویدادهایی که اتفاق میافتد، نه تنها مشتریمان را ناراضی نکردهایم و ضد برند اتفاق نیفتاده است، بلکه نیروز انسانی خود را نیز از آسیبهای روح و روانی حفظ میکنیم. شاید یکی از مثالهای خیلی خوبی که میبایستی چتباتها به آنها توجه کنند استفاده از چتباتها است که اینها نیز از تکنولوژی یادگیری ماشین و هوش مصنوعی استفاده میکنند.
- آقای دکتر به نظر شما در حال حاضر چه کسب و کارهایی و در چه زمینه هایی نیاز دارند که بروند به سمت استفاده از مزیتهای هوش مصنوعی؟
- ما اگر به بحثهای نوآورانه نگاه بکنیم، نوآوری به دنبال چند چیز است. میتوانیم از هر زاویهای نگاه کنیم اما میتوان در این دسته ها طبقه بندی کرد. البته محدود به مواردی که خواهم گفت، نخواهد بود. نوآوریها به دنبال ارائه سهولت بیشتر، سرعت بیشتر، دقت بیشتر هستند. آنجایی که ما نیاز به سهولت در انجام کارها و یا تسریع بخشیدن به انجام کارها، انجام کارهای تکراری بدون کاهش دقت هستیم، جایی که واقعا نیاز به استنتاج انسانی و نتیجهگیری پیچیده انسانی وجود نداشته باشد، به راحتی میتوان از تکنولوژی یادگیری ماشین یا هوش مصنوعی استفاده کرد. مثل مراکز تماس که خدمت شما عرض کردم. مثلا در حوزه سلامت بابت پایش سلامتی و ارزیابیهای با دقت بالا میتوان از آن استفاده کرد. در خصوص کارهای پر تکراری که دقت بالایی نمیطلبند و امکان ویرایش آن توسط انسان وجود دارد، مثلا جایی که ما میخواهیم با سرعت بیشتری ترجمه یا تبدیل گفتار به متن و یا متن به گفتار اتفاق بیفتد، یا جاهایی که ما با جوامعی مواجه هستیم که به لحاظ بدنی و یا سلامت انسانی دچار مشکلاتی هستند، مانند هموطنان نابینا و یا کم شنوا، از همهی اینها یعنی از جوامع بزرگ یا به اصطلاح mass market تا هدف کوچکتری از بازار یا Niche market میتوان از این تکنولوژیها استفاده کرد. واقعا این خلاء در حال حاضر بر روی اپلیکیشنهای پلتفرمی ایرانی وجود دارد در حوزه تحلیل صدا و گفتار و تصاویر و چهره و باز هم تکرار میکنم شاید یکی از مثالهای بارز آن مراکز تماس ایران باشد. چه شرکتهای قدیمی و جا افتاده که CRM قوی و نیروهای گسترده دارند میتوانند با استفاده از چتباتها هم هزینههایشان را کاهش دهند و هم با صرفه جویی که در نیروی انسانی انجام میدهند در بعد تکنولوژی میتوانند هزینه و سرمایه گذاری کنند و مشتریهای راضی خود را تبدیل به مشتریان طرفداری کنند که همه اینها موجب ارتقاء خدمات به جوامع هدف خواهد شد.
- خیلی ممنون آقای دکتر. تا اینجا فکر میکنم شما دارید تشویق میکنید کسبوکارها را که بیایند و از هوش مصنوعی استفاده کنند. شما به عنوان یک صاحب کسبوکار چه توقع و انتظاری از هوش مصنوعی و شرکتهایی که در این حوزه در حال ارائه خدمات هستند دارید؟
- مرسی از اینکه یادآوری کردید. من البته در جملات قبلی اشاره کردم که جایی که ما نیاز به استنتاج و نتیجه گیری پیچیده انسان نداریم پیشنهاد و توصیه میشود که از تکنولوژی هوش مصنوعی استفاده کرد. همان طور که عرض کردم، جایی که ما نیاز به سهولت بیشتر برای انجام کارها داریم، بر اساس یکسری کارهای تکراری که باعث کندی در روشهای سنتی میشود بتوانیم سرعت را افزایش بدهیم. جایی که ما میتوانیم نیروی انسانی را در جایی که مازاد هستند صرفهجویی کنیم و در جای بهتری بکارگیری کنیم. مابعالتفاوت صرفهجوییها را صرف ارتقاء تکنولوژی و ارزش خدمات ارائه شده به جامعه بکنیم. قاعدتا باید به این نکته توجه کنیم که هیچوقت هوش مصنوعی قرار نیست انسان خلاق شود. آنجایی که ما نیاز به تفکر واگرا و خلاقیت داریم قاعدتا هوش مصنوعی حداقل تا حال حاضر کمک زیادی نمی کند. رویا پردازی، خیالپردازی و تجزیه و تحلیلهای خلاقانهی انسانی تا الان منحصر به انسان است. آن جایی که ما نیاز به حافظهی زیادی داریم و نه لزومی دارد و نه قرار است یک فرد حجم دادههای خیلی زیاد را حفظ و پردازش کند میشد از تکنولوژی یادگیری ماشین و هوش مصنوعی استفاده کرد. همیشه این نکته را به یاد داشته باشید نه قرار است و نه هدفمان این است که هوش مصنوعی جایگزین انسان باشد بلکه هوش مصنوعی قرار است به انسانها با سهولت و سرعت و دقت بیشتر ارایه ارزش و ارایه خدمات بکند و این نکتهای بود که با یادآوری شما من مجددا بر آن تاکید کردم.
- خیلی ممنون اما نگفتید که چه انتظاری از شرکتهای فعال در این حوزه دارید؟
- بله من رفتم در بحث اینکه دفاع از کسب و کارها و اینکه از آن سمت بوم نیفتید. قاعدتا باز در خلال گفت و گوهایمان به آن اشاره کردیم. ما جاهایی داریم فعالیتهای پر تکراری را انجام میدهیم. جاهایی داریم فعالیت های مبتنی بر حافظه انجام میدهیم و فعالیتهای را داریم مبتنی بر تبلیغات تهاجمی انجام میدهیم. میتوانیم از تکنولوژی استفاده بکنیم میتونیم و ارزش نویی را ارایه بدهیم. مثال بزنم راجع به تاکسی های اینترنتی که شاهد هستیم در یک اقیانوس قرمز به جای تولید و ارایه ارزشهای جدید مشغول رقابت بر سر قیمت هستند که بعضا این تخفیفاتی که ارائه میدهند و تبلیغات اغوا آمیزشان خیلی صادقانه نیست. در حالی که میتوانستند با پیاده سازی تکنولوژی تبدیل گفتار به متن، تبدیل متن به گفتار یا مثلا استفاده چت درون اپلیکیشن یا مثلا استفاده از چت بات ها در واحد پشتیبانیشان این اوجهای کاری و صفهای در انتظار پاسخگویی را کاهش بدهند.
- راجع به همین مثالی که زدید من فکر میکنم شما دارید راجع به دو برند معروف تاکسی اینترنتی که من هم مثالش را زدم صحبت میکنید یعنی اسنپ و تپسی. پارادوکسی هم در اینجا وجود دارد. ببینید تپسی الان کمی رفته به سمت هوش مصنوعی. الان اگر شما بخواهید از سرویسش استفاده کنید حتی به شما پیشنهاد می دهد که دو کوچه بالاتر بروید احتما آنکه برای شما ماشین بیاد بیشتر است یا مثلا شما مدتی یک مسیر را تکرار میکنید. چند روز که این مسئله تکرار میشود میگوید که شما معمولا اینجا سوار تاکسی میشوید و به این مقصد میروید. دارد از هوش مصنوعی استفاده میکند و به سمت شخصی سازی کردن میرود. اما از آن طرف آیا به نظر شما از نگاه کاربر توانسته این قضیه را قبول کند؟ یعنی ما می توانیم بگوییم صرف این که تپسی رفته است به سمت استفاده از هوش مصنوعی الان کاربران بیشتری خواهد داشت نسبت به اسنپ یا نه اسنپ با اپلیکیشن سادهای که داشت که که به تازگی به یک سوپر اپلیکیشن تبدیل شده و خیلی از ویژگیها را قبلا نداشت و با همان داشت مشتری اس را ساماندهی میکرد. من میخواهم ببینم که تپسی باید خوشحال باشد از رفتن به این سمت یا اسنپ نگران باشد که نرفته است به این سمت؟
- اگر روند استفاده از تکنولوژی را نگاه کنیم و غالبا روند استفاده از تکنولوژی عایدی مثبتی هم بر کسب و کارها و هم بر جامعه داشته به نظرم اسنپ بایستی نگران باشد که به این سمت نرفته است. اما برای پاسخ صحیح و دقیق به این موضوع خوب نیاز به تحقیقات داریم باید بازخورد اعمال این تکنولوژی را از تپسی بگیریم و بازخورد عدم اعمال این تکنولوژی را از اسنپ بگیریم و اینها را با هم مقایسه کنیم. اما در حوزهی کسب و کارهای پلتفرمی یا اینترنتی خردهفروشی آمار و تحقیقات وجود دارد. همین مثالی که شما زدید اگر شما به عنوان یک مشتری فروشگاه اینترنتی یا یک پلتفرم خردهفروشی اینترنتی باشید یک سری پیشنهادها و همیشه به شما داده میشود. از جنس محصولات نو یا محصولات مقرون به صرفهتر یا وقتی شما یک محصول را انتخاب میکنیم به شما میگوید که کاربران مشابه شما اگر که به لحاظ اقتصادی یا قیمت یا برند یا کیفیت مشکل داری همچنین انتخابهایی کردند. سرعت جستجوی شما را بیشتر میکند و در جهت خرید اقتصادی به شدت به شما کمک میکند و قاعدتا شما از خریدتان علاوه بر تجربه کاربری، به لحاظ صرفه اقتصادی هم لذت بیشتری خواهید برد و حداقل در فروشگاه های خرده فروشی اینترنتی این موضوع ثابت شده و مستقیما روی افزایش رضایت مشتری بر روی Upsellingها (پیش فروشی) یا Cross Selling های (فروش جانبی) و افزایش درآمد کسبوکارها تاثیر مستقیم داشته و خوب با یک جست و جوی ساده میشود به نتایج این اقدامات و استفاده از این تکنولوژیها در خردهفروشیهای اینترنتی دست پیدا کرد.
- خیلی ممنون آقای دکتر. راجع به مزیتهای هوش مصنوعی گفتید و در مورد مزایایی که میتواند در کارهای پر تکرار استارتآپها داشته باشد صحبت کردید. شما اگر بدانید که با استفاده از هوش مصنوعی مجبور به تعدیل پرسنلتان خواهید شد باز هم سمت استفاده از این فناوری ها میروید؟ چون زمانی که قرار باشد هوش مصنوعی یک سری از کارهای پرسنلتان را انجام دهد عملا پرسنل شما بیکار خواهند شد. شما چه راه حلی دارید برای این موضوع؟
- زاویه نگاه تکنولوژی به بحث پرسنلی متفاوت است. ما یک وقت حرف از پیشرفت و توسعه جهت افزایش رفاه جامعه میزنیم و یک وقت تمرکز میکنیم بر یک مساله در جامعه. بحث اشتغال در جامعه مسئله است و بحث استفاده از تکنولوژی های نوین، افزایش مطلوبیت و افزایش خدمات با ارزش بیشتر یک واقعیت است. قاعدتا اگر که معدل بگیریم غالبا تکنولوژیهای نوین در نگاه سطحی باعث از بین بردن یک سری کسبوکارها میشود. چه برسد به این که ما بخوایم در درون یک کسبوکار یک سری افراد را تعدیل بکنیم. ولی در مقابل نگاه بکنیم به جامعه، جامعه ای که دارد همان خدمت را با ارزش بالاتر، کیفیت بالاتر، دقت، سهولت و صرفه اقتصادی بهتر جذب میکند. هر تکنولوژی نوینی در سطح جامعه یا در سطح بنگاه کسب و کار درست است که در ظاهر امر یکسری مشاغل را از بین میبرد و به تبع اون یک سری افراد بیکار میشوند. ولی در مقابل آن باز هم طبق تحقیقات ثابت شده که چندین شغل جدید ایجاد میشود و این شغل های جدید ایجاد شده از درجه ارزش بیشتری جهت انتفاع اجتماعی برخوردار هستند و خب آدم هایی که به روز دارند زندگی میکنند و در مسیر تکنولوژی هستند، همانطور که کسبوکارها خودشان را ارتقا میدهند، آن آدمها نیز خودشان را ارتقا میدهند. اگر به همین مدل تاکسیهای پلتفرمی نگاه بکنیم در مقابل تاکسیهای سنتی، درست است که در یک نگاه کاملا درست و واقع بینانه خدمات حمل و نقل آژانسی محلی از بین رفت ولی تمامی رانندههایی که مایل و مشتاق بودند که همچنان راننده باشند جذب تاکسیهای پلتفرمی شدند.
- اصلا برای برخی شغل دوم یا سوم ایجاد شد.
- اصلا علاوه بر آنهایی که شغل اصلیشان بود و الان با درآمد بیشتر و با شرایط خیلی متفاوت تر راضی هستند ولی خیلی از آدمها که دنبال شغل دوم بودند، همان طور که گفتی، مثلا فرض کن که شرکتش یا کسب و کارش کرج است و محل زندگیش تهران چه رفت و چه برگشت میتوانست این را کاملا قانونی و در شرایط کاملا تحت کنترل و حساب شده و ایمن هم برای خودش هم برای مسافر، با یک مدل درآمدی کاملا مشخص، میتواند به اقتصاد خانواده خودش کمک بکند در حالی که اگر میخواستیم به ماجرا خیلی دگم و کوتاه بینانه نگاه بکنیم اصطلاحا میگویند نگاه درازمدت به موضوع نداشته باشیم میگوییم خب درست است که تکنولوژی خوبی بود ولی خیلی ها را بیکار کرد. در حالی که در واقعیت این طور نیست. آنهایی که با عنوان و کسانی که آژانس داشتند را شاید بیکار کرده ولی نسبت بیکار شده ها با کسانی که با سطح مطلوبیت بیشتر مشغول به کار شدند غیرقابل قیاس است و از آن بالاتر و فراتر نسبت رضایت جامعه از تاکسی های پلتفرمی ها نسبت به رضایت جامعه از تاکسیهای سنتی آژانسی محلی خیلی بیشتر است و به هر حال هر تحلیلی را میبایستی با نسبتهایش صحبت بکنیم و نسبتها گویای آن است که این تغییر هم به نفع جامعه بوده و هم به نفع کاربران.
- کمی کاربردی صحبت کنیم آقای دکتر. اگه برویم به سمت همان قضیه پشتیبانی. بنظرتان راه حل این که یک کارآفرین برود به سمت ارایه خدمات هوشمند به مشتریان آن کسبوکار و خدمات هوشمند در بیزینسش ارایه بدهد ولی حجم زیادی از نیروی خودش بیکار نشود، چیست؟
- قاعدتا همانجور که گفتم شاید در کوتاهمدت یک سری افراد بیکار بشوند ولی خب قبل این که ما تکنولوژی را اعمال بکنیم میتوانیم تبعاتش را پیشبینی بکنیم و برای آن تعداد نیرویی که دارند تعدیل میشوند میتوان در حوزهی دیجیتال مارکتینگ که شاید در قبل از اعمال این تکنولوژی خیلی به آن نمی پرداختیم، به ارایه آموزشهای به آنهایی که علاقهمندند و مستعد هستند، کار جدید ایجاد بکنیم و در حوزههایی مثل تحلیل دادهها، تحلیل داشبردهای الکترونیکی که سوار بر پلتفرم های الکترونیکی میشوند، همه اینها همانطور که عرض کردم واقعا شاید نسبت یک به پنج یا یک به ده را داشته باشند. یعنی در حالت سنتی وقتی شغلی از بین میرود با استفاده از تکنولوژی شغل های جدیدی ایجاد می شود و این منوط به آن است که افرادی که در پستهای قدیمی بودند در بستر سازمانی و با حمایت سازمانی وبا علاقه مندی خود، تغییری را در خودشان ایجاد کنند و با همت به یادگیری و ارتقاء قطعا با تکنولوژی جدید خودشان میتوانند کار دیگری را با ارزش بیشتر به جامعه ارایه بدهند و ضمن این که احتمالا درآمد بیشتری برخوردار خواهند شد، به عنوان یک انسان از مهارتهای بیشتری هم برخوردار خواهند شد و این یک برد سه طرف است. برد برای فرد شاغل، برد برای سازمان و برد برای جامعه.
- خیلی از شما ممنونم آقای دکتر شریف عسکری که مهمان باهوش این قسمت ما بودید. موضوعی بود که دوست داشتید راجع بهش صحبت کنید و من از شما نپرسیدم؟
- من هم ممنونم از فرصتی که به من دادید که با شما و شنوندگان عزیز راجع به یکی از موضوعهای تکنولوژی روز صحبت بکنیم. شاید به عنوان سخن پایانی خودم و همه را دعوت بکنم به مطالعه و تحقیق بیشتر راجع به نوآوری و خلاقیت و اصلا نترسیم از تکنولوژی، تکرار میکنم صحبتم را، قرار نیست که یک تکنولوژی مثل هوش مصنوعی جایگزین انسان ها بشود. بلکه شاید ما را وادار میکند که به درجه بالاتری از عملکرد منحصر به فرد انسانی که همانا خلاقیت و نوآوری است بپردازیم و با این کار هم خودمان را و هم کسب و کارمان را ارتقا میدهیم و هم میتوانیم خدمات با ارزش بسیار بالاتر و چه بسا غیرقابل قیاسی با حالت قبلش به جامعهمان ارایه بدهیم. به همین دلیل است که میگویند کارآفرینها یا استارتاپ های خلاق میآیند که دنیا را جای بهتری برای زندگی بکنند.
- درود بر شما و همه دوستانی که با هوش شنیدند.