اعتماد عنصری است که شرکتها و فرآیندها را در کنار هم نگه میدارد و اخیراً بیشتر این اعتماد به هوش مصنوعی واگذار شدهاست. اما سوال این است که چه میزان تصمیمگیری را باید و میتوان به ماشینها سپرد؟ ما اغلب به توصیههای هوش مصنوعی برای خرید کتابهای مرتبط با کتابهایی که قبلا خریداری کردهایم، اعتماد میکنیم. همچنین ما در حال اعتماد به هوش مصنوعی در زمینه ماشینهای خودران و استفاده هوشمند از راهنما و ترمز در ترافیک هستیم. کارکنان مرکز تماس برای افزایش مشتریان پشت خط خود، به توصیههای تولید شده توسط سیستمهای هوش مصنوعی اعتماد میکنند. ما اجازه میدهیم هوش مصنوعی مشتریان با ارزشتر را در ابتدای صف قرار دهد. اما هوش مصنوعی چقدر قابل اعتماد است؟ شاید بیشتر یا کمتر از آنچه که تصور میکنیم قابل اعتماد باشد و این امر به شرایط بستگی دارد.
Chiara Longoni و Luca Cian در یک تحلیل که اخیرا به Harvard Business Review ارسال شدهاست، به نتیجه ذکر شده در بالا رسیدهاند. به عنوان مثال مصرف کنندگان با این حال که معتقدند هوش مصنوعی هنگام ارائه پیشنهادات کاربردی یا عملی صلاحیت بیشتری در ارائه پیشنهاد دارد، اما از آنجایی که انسان به ویژگیهای تجربی یا حسی توجه بیشتری نشان میدهد قضاوت انسانی را ترجیح میدهند.
طبق یک نظرسنجی منتشر شده توسط SAS ، Accenture Applied Intelligence، Intelو Forbes Insights گزارش شدهاست که در تصمیمگیریهای شرکتی از هر چهار مدیر حداقل یک مدیر معتقد است که برای لغو یک تصمیم تولید شده توسط هوش مصنوعی باید به طور دستی مداخله کرد. پس اکثریت مدیران هنوز از نتایج تلاش سیستمهای هوش مصنوعی خود راضی هستند و قصد دارند به جلو حرکت کنند. این نظرسنجی همچنین نشان میدهد که نزدیک به سه چهارم مدیران یعنی 74 درصد، معتقدند که نظارت دقیق بر هوش مصنوعی ضروری است.
Longoni و Cian در یک سری آزمایشات با مشارکت سه هزار مشتری، میزان اعتماد مشتریها به هوش مصنوعی را بررسی کردند. آنها به این نتیجه رسیدند که صرفاً استفاده از کمکهای هوش مصنوعی به معاملات موفقتر منجر نمیشود. در حقیقت، پیشنهادات و توصیههای هوش مصنوعی میتوانند در بعضی مواقع مفید باشند در حالی که در مواردی نیز ممکن است مضر باشند.
Longoni و Cian اتكا به توصيههاي هوش مصنوعي را “اثر كلمه ماشین” مينامند، كه این امر ناشی از این واقعیت است كه سيستمهاي هوش مصنوعي در ارائه مشاوره در مورد “كيفيتهاي انتفاعی” مانند انتخاب محصولات مراقبت از مو، صلاحت بیشتری نسبت به انسان دارند. با این حال عکس این قضیه نیز درست است زیرا انسانها نیز به همان اندازه قادر به راهنمایی در مورد چنین گزینههایی هستند. بالعکس، هوش مصنوعی لزوماً در ارزیابی صفات” لذت گرایانه ” مانند تجارب حسی، شایستگی کمتری از انسان ندارد.
بهرهگیری از بهترین گزینههای هر دو جهان انسانی و هوش مصنوعی ممکناست بهترین روش برای ایجاد هوش مصنوعی قابل اعتماد باشد. حتی اگر واضح باشد که اعتماد به نفس مشتری در دریافت راهنمایی از هوش مصنوعی هنگام جستجوی محصولاتی که انتفاعی هستند (به عنوان مثال رایانه و ماشینظرفشویی) بیشتر است، اما این بدان معنا نیست که شرکتهایی که محصولی لذت گرایانه ارائه میدهند (به عنوان مثال، عطرها، مواد غذایی و نوشیدنی) در مورد استفاده از راهنماییهای هوش مصنوعی خوش شانس نباشند. Longoni و Cian در تحقیق خود به این نتیجه رسیدهاند که: “در حقیقت ما دریافتیم که افراد تا زمانی که هوش مصنوعی در همکاری با انسان کار کند، توصیههای هوش مصنوعی را میپذیرند. به عنوان مثال در یک آزمایش ما هوش مصنوعی را به عنوان هوش تقویت شده که به جای جایگزینی انسان، توصیه کنندگان انسانی را تقویت میکند به کار بردیم. توصیه کننده ترکیبی هوش مصنوعی و انسان مانند توصیه کنندگان انسانی بسیار موفق بودند، حتی زمانی که ملاحظات تجربی و حسی حائز اهمیت بودند.”
حتی موقعیتهایی وجود دارد که در آن استفاده از هوش مصنوعی ممکن است شبیه به زدن یک مگس با توپ باشد. در مقالهای که اخیرا در Entrepreneur چاپ شدهاست، Ganes Kesari توضیح میدهد که استفاده از هوش مصنوعی در مواردی که نیازی به هوش مصنوعی نیست، ممکن است بیش از حد باشد. وی خاطر نشان كرد: “اكثر مشكلات تجاری را میتوان با یک تجزیه و تحلیل ساده حل كرد. فقط بخشی از مشاغل واقعاً به هوش مصنوعی نیاز دارند. با دموکراتیک شدن قابلیتهای هوش مصنوعی، استفاده از آن برای هر مشکل تجاریای وسوسه انگیز است.”
بعلاوه، Kesari معتقد است که هوش مصنوعی اغلب به حجم زیادی از دادهها احتیاج دارد. وی میگوید:”هوش مصنوعی اشتهای زیادی برای دادهها دارد و برای کارهای اساسی مانند تشخیص تصاویر به صدها هزار نقطه داده احتیاج دارد. این دادهها باید برای آموزش هوش مصنوعی در قالب خاصی آمادهسازی شوند. متأسفانه، حجم بالایی از دادههای دارای برچسب با کیفیت، چیزی نیست که هر سازمانی از عهده جمعآوری آن برآید.”
در اینجا نکته اصلی این است که باید انتظاراتی متناسب با هوش مصنوعی داشته باشیم. همانطور که بسیاری از فروشندگان پیشنهاد میکنند، هوش مصنوعی یک نیروی جادویی نیست که بتواند مشاغل را به اوج سودآوری برساند. اما مسئله مهم این است که باید هم برای تصمیمگیرندگان شرکتی و هم برای مصرفکنندگان قابل اعتماد باشد و این ایجاد اعتماد امری است که امروزه در حال انجام است.